چگونه کشوری با جمعیتی معادل شهر تهران، محصور در منطقهای پرتنش و فاقد منابع طبیعی غنی، میتواند بیش از هر کشور دیگری (بهجز آمریکا و چین) شرکت در بورس نزدک (NASDAQ) داشته باشد؟ چگونه این کشور کوچک به ازای هر نفر، بیشترین میزان سرمایهگذاری خطرپذیر (Venture Capital) در جهان را جذب میکند؟
اینها پرسشهای بنیادین هستند که دن سنور (Dan Senor) و ساول سینگر (Saul Singer) در کتاب جریانساز خود، “ملت استارتاپی: داستان معجزه اقتصادی اسرائیل” (Start-up Nation: The Story of Israel’s Economic Miracle)، بهدنبال پاسخ به آنها هستند. این کتاب که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد، بهسرعت به یک اثر کلاسیک در حوزه نوآوری و کارآفرینی تبدیل شد و تلاش کرد تا پرده از راز “معجزه اقتصادی” اسرائیل بردارد. در این مقاله، به خلاصه و تحلیل جامع این اثر مهم میپردازم.
کالبدشکافی مدل “ملت استارتاپی”
نویسندگان در همان ابتدا، پاسخهای کلیشهای برای موفقیت اسرائیل را رد میکنند. آنها استدلال میکنند که این موفقیت صرفاً به دلیل “هوش ذاتی یهودیان” یا “کمکهای مالی آمریکا” نیست. اگرچه این عوامل ممکن است بیتاثیر نباشند، اما توضیحدهندهی اصلی این پدیده اقتصادی نیستند!. سنور و سینگر بهدنبال کشف یک “سس مخفی” هستند؛ ترکیبی از عوامل فرهنگی، تاریخی و نهادی که این اکوسیستم منحصربهفرد را خلق کرده است.
کتاب، موفقیت اسرائیل را به مجموعهای از عوامل درهمتنیده نسبت میدهد که در ادامه به تفصیل بررسی میشوند.
۱. ارتش؛ بیش از یک نهاد نظامی، یک مدرسه کارآفرینی
این مهمترین و بحثبرانگیزترین تئوری کتاب است. نویسندگان معتقدند که خدمت سربازی اجباری، بهویژه در واحدهای نخبه اطلاعاتی و تکنولوژیک مانند “واحد ۸۲۰۰” (Unit 8201)، بهطور غیرمستقیم به بزرگترین انکوباتور کارآفرینی کشور تبدیل شده است. این شرایط را با وضعیت سربازی در ایران و طرح نخبگان مقایسه کنید، آیا سربازان نخبه ایرانی هم در اکوسیستم نظامی ایران، به این نتایج دست مییابند؟
ویژگی خدمت سربازی در واحدهای نخبه ارتش اسراییل به این شرح است:
- یادگیری در شرایط فشار: جوانان ۱۸ تا ۲۱ ساله در این واحدها، مسئولیتهای عظیمی را برعهده میگیرند که همتایانشان در غرب حتی تصور آن را نمیکنند. آنها باید پروژههای تکنولوژیک پیچیده را با منابع محدود و در شرایط عدمقطعیت شدید به نتیجه برسانند.
- کار تیمی و بداههپردازی: در ارتش، افراد یاد میگیرند که چگونه در تیمهای کوچک و منسجم، با ترکیب مهارتهای مختلف، مسائل غیرمنتظره را حل کنند. مفهوم “بیتزوئیست” (Bitzuist) یا “اهل عمل بودن” در اینجا شکل میگیرد.
- شبکه فارغالتحصیلان: پس از اتمام خدمت، اعضای این واحدها یک شبکه قدرتمند و مادامالعمر از نخبگان فنی و مدیریتی را تشکیل میدهند که هستهی اولیه بسیاری از استارتاپهای موفق بعدی میشود. داستان شکلگیری شرکت امنیتی Check Point که توسط فارغالتحصیلان همین واحدها تأسیس شد، یکی از مثالهای کلیدی کتاب است.
۲. فرهنگ “Chutzpah”: جسارت در برابر سلسله مراتب
کتاب تاکید زیادی بر واژه عبری “Chutzpah” دارد که بهمعنای جسارت، گستاخی سازنده و روحیهی به چالش کشیدن قدرت است. ویژگی تخت بودن ساختارها (Flat Hierarchy) باعث شده تا در فرهنگ اسرائیلی، زیر سوال بردن مدیر یا فرمانده، نهتنها پذیرفته شده، بلکه تشویق شود. این فرهنگ اجازه میدهد تا بهترین ایدهها، صرفنظر از اینکه از کجا آمدهاند، شنیده شوند و بهسرعت به اجرا درآیند.
نویسندگان به داستان شوات شکد (Shvat Shaked)، یکی از بنیانگذاران Fraud Sciences اشاره میکنند که بعدها توسط PayPal خریداری شد. او بهعنوان یک متخصص جوان، الگوریتمهای ضد کلاهبرداری PayPal را به چالش کشید و در نهایت ثابت کرد که راهحل بهتری دارد. این جسارت، ریشه در فرهنگ Chutzpah داشت.
۳. مهاجرت: دیگ ذوب استعدادها
اسرائیل جامعهای است که بر پایهی مهاجرت بنا شده است. هر موج مهاجرت، بهویژه موج بزرگ مهاجران از اتحاد جماهیر شوروی سابق در دهه ۱۹۹۰، یک شوک مثبت به اقتصاد این کشور وارد کرد. دو شاخصهی زیر را میتوان ماحصل این امر دانست:
- ورود نخبگان فنی: حدود یک میلیون مهاجر از شوروی سابق که درصد بالایی از آنها مهندسان، پزشکان و دانشمندان بودند، به اسرائیل آمدند. این تزریق عظیم سرمایه انسانی، زیربنای انقلاب های تک (High-Tech) را فراهم کرد.
- ذهنیت مهاجر: مهاجران، به دلیل اینکه همهچیز خود را از دست داده و از صفر شروع کردهاند، ریسکپذیری بالاتری دارند. آنها چیزی برای از دست دادن ندارند و برای موفقیت، حاضر به تلاشهای خارقالعاده هستند.
۴. ریسکپذیری و نگاه به شکست
در اکوسیستم ملت استارتاپی، شکست یک نشان افتخار نیست، اما یک لکهی ننگ هم محسوب نمیشود. به آن بهعنوان بخشی طبیعی از فرآیند نوآوری نگاه میشود. سرمایهگذاران خطرپذیر ترجیح میدهند روی کارآفرینی سرمایهگذاری کنند که یک بار شکست خورده و از آن درس گرفته، تا کسی که هیچ تجربهای ندارد.
۵. نقش دولت؛ کاتالیزوری، نه متصدیگری!
کتاب نقش دولت را نه بهعنوان یک بازیگر اصلی، بلکه بهعنوان یک “کاتالیزور هوشمند” توصیف میکند. برنامه “Yozma” (ابتکار) که در دهه ۱۹۹۰ اجرا شد، نمونه بارز این رویکرد است. دولت با کاهش ریسک برای سرمایهگذاران خطرپذیر خارجی و تضمین سرمایهگذاری مشترک، صنعت VC را در کشور فعال کرد و سپس به تدریج از آن خارج شد.
از نتایج و دستاوردهای علمی کتاب تا نقد اندیشمندان
“ملت استارتاپی” یک کتاب داستانگو است تا یک پژوهش آکادمیک خشک، اما نتایج آن بهطور گسترده در مطالعات نوآوری مورد استناد قرار گرفته است. برخی از نتایج کتاب عبارتند از؛
- مدل اکوسیستم خوشهای (Cluster Ecosystem Model): کتاب بهطور عملی نشان میدهد که موفقیت نوآوری نیازمند یک “خوشه” بههم پیوسته از استعداد، سرمایه، فرهنگ و حمایت نهادی است. این عوامل در انزوا، کار نمیکنند.
- نقش نهادهای غیرمنتظره: مهمترین دستاورد کتاب، برجستهکردن نقش نهادهای غیرمستقیم (مانند ارتش) در توسعه اقتصادی است. این یافته، تئوریهای توسعه را که بهطور صرف بر آموزش رسمی و صنعت تمرکز دارند، به چالش میکشد.
- اهمیت سرمایه اجتماعی: کتاب نشان میدهد که شبکههای غیررسمی و اعتماد متقابل (که در ارتش شکل میگیرد) میتواند به اندازهی سرمایه مالی در موفقیت یک اکوسیستم استارتاپی حیاتی باشد.
با وجود موفقیت گسترده، کتاب “ملت استارتاپی” با نقدهایی نیز روبرو شده است. این نقدها به درک جامعتر موضوع کمک میکنند. برخی از این نقدها عبارتند از؛
- نادیده گرفتن نقش اشغال و منازعه: یکی از جدیترین نقدها این است که کتاب، تأثیرات منفی اشغال سرزمینهای فلسطینی و وضعیت دائمی جنگ را بر جامعه و اقتصاد اسرائیل نادیده گرفته یا کماهمیت جلوه داده است. مجله The Economist در نقد خود بر کتاب اشاره کرد که “این تصویر، بیش از حد گلگون است” و جنبههای تاریکتر نظامیگری را از قلم انداخته است.
- عدم توجه به نابرابریهای داخلی: منتقدان دیگری مانند پروفسور گای رولنیک (Guy Rolnik) از دانشگاه شیکاگو، استدلال میکنند که کتاب تصویری از یک اقتصاد یکپارچه ارائه میدهد، در حالی که اقتصاد اسرائیل بهشدت دوپاره است: یک بخش های-تک بسیار موفق و جهانی، و یک بخش داخلی سنتی و ناکارآمد. به عقیدهی او، کتاب به این شکاف عمیق و مشکلات ناشی از تمرکز ثروت نمیپردازد.
- تعمیمپذیری محدود: برخی معتقدند که شرایط اسرائیل (خدمت سربازی اجباری، تاریخ مهاجرت، تهدید وجودی دائمی) آنقدر منحصربهفرد است که مدل آن به راحتی در کشورهای دیگر قابل تکرار نیست.
و اما سخن آخر؛
“ملت استارتاپی” بیش از آنکه یک کتاب راهنما (How-to Guide) باشد، یک کتاب الهامبخش و تحلیل فرهنگی است. این کتاب به ما نمیگوید که چگونه یک “واحد ۸۲۰۰” بسازیم، اما اصول بنیادین آن را به ما میآموزد:
- به جوانان مسئولیتهای بزرگ بدهید و به آنها اعتماد کنید.
- فرهنگی ایجاد کنید که در آن، ایدهها مهمتر از عناوین باشند.
- از شکست نترسید و آن را به فرصت یادگیری تبدیل کنید.
- تنوع (چه از طریق مهاجرت و چه از طرق دیگر) را بهعنوان یک منبع قدرت ببینید.
این کتاب یک بیانیه قدرتمند در مورد قدرت سرمایه انسانی است؛ اینکه در غیاب منابع طبیعی، بزرگترین منبع یک ملت، ذهنهای خلاق، جسور و تابآور مردمانش است.
برای آنکه نقدهای مرتبط با این کتاب را عمیقتر مطالعه کنید، میتوانید به منابع زیر رجوع نمایید.
- The Economist. (2009). Innovation in Israel: The Lessons of the Start-up Nation. [Review Link]
- Rolnik, G. (Various articles and lectures). Arguments often summarized in publications like Haaretz and academic forums discussing Israel’s economy.