یک پارادوکس خیرهکننده در اقتصاد جهانی وجود دارد؛ کشوری که در یکی از پرتنشترین مناطق ژئوپلیتیک جهان واقع شده، بهطور مداوم در صدر فهرستهای جهانی نوآوری و کارآفرینی قرار میگیرد. اسرائیل، با جمعیتی کمتر از ۱۰ میلیون نفر و منابع طبیعی محدود، چگونه به یک غول تکنولوژی تبدیل شده است که از آن با نام “ملت استارتاپی” (Start-up Nation) یاد میشود؟ در سال ۲۰۲۳، علیرغم ناآرامیهای داخلی و خارجی، شرکتهای اسرائیلی بیش از ۶.۵ میلیارد دلار سرمایه خطرپذیر جذب کردند. این پدیده تصادفی نیست.
پاسخ در یک مفهوم عمیق و چندلایه نهفته است که در مقالات چاپشده در پایگاههای معتبر مانند Harvard Business Review از آن بهعنوان «تابآوری پیشفرض» (Resilience by Default) یاد میشود. این مدل، مجموعهای از عوامل فرهنگی، ساختاری و راهبردی است که اکوسیستم کسبوکار اسرائیل را نهتنها در برابر شوکها مقاوم، بلکه از آنها برای رشد و تقویت خود، بهرهبردار کرده است. در این مقاله به کالبدشکافی سه ستون اصلی این مدل میپردازم.
ستون اول: مثلث طلایی (دولت، صنعت و ارتش)
برخلاف مدل دره سیلیکون (Silicon Valley) که بهطور عمده توسط بخش خصوصی و دانشگاهها هدایت میشود، موتور نوآوری اسرائیل بر یک همکاری نهادینهشده و منحصربهفرد بین سه ضلع استوار است:
۱. دولت بهعنوان کاتالیزور
دولت اسرائیل در دهه ۱۹۹۰ با یک ریسک راهبردی، برنامه “Yozma” (به عبری: ابتکار) را راهاندازی کرد. دولت متعهد شد که در ازای هر ۱ دلار سرمایهگذاری بخش خصوصی خارجی در صندوقهای خطرپذیر (VC) اسرائیلی، ۱.۵ دلار سرمایهگذاری کند و پس از چند سال، سهام خود را با قیمتی نازل به همان سرمایهگذاران خصوصی بفروشد. این برنامه، ریسک ورود به بازار اسرائیل را برای VCs جهانی بهشدت کاهش داد و صنعت سرمایهگذاری خطرپذیر این کشور را از صفر بنا نهاد. باید بدانیم که این، یک مداخلهی هوشمند و زمانبندیشده بود، نه یک تصدیگری دائمی!.
۲. صنعت با ذهنیت “اول-جهانی” (Global-First Mindset)
به دلیل بازار داخلی کوچک و محدودیتهای ژئوپلیتیک منطقهای، استارتاپهای اسرائیلی از روز اول با یک هدف مشخص متولد میشوند و آن؛ حل یک مشکل جهانی و تسخیر بازارهای بینالمللی است. این DNA راهبردی، آنها را از وابستگی به اقتصاد داخلی شکننده رها میکند. به همین دلیل است که تلآویو، طبق گزارش StartupBlink 2023، در رتبه پنجم بهترین اکوسیستمهای استارتاپی جهان قرار دارد. شرکتهایی مانند Waze (که توسط گوگل خریداری شد) یا Mobileye (که توسط اینتل خریداری شد)، مشکلی جهانی (مسیریابی و رانندگی خودکار) را هدف قرار دادند.
۳. ارتش؛ بهعنوان انکوباتور نخبگان (The Military as an Elite Incubator)
این شاید متمایزترین ویژگی اکوسیستم اسرائیل باشد. خدمت سربازی اجباری، بهویژه در واحدهای اطلاعاتی و تکنولوژیک نخبه مانند “واحد ۸۲۰۰” (معادل اسرائیلی NSA)، به یک کارخانه تولید کارآفرین تبدیل شده است. جوانان ۱۸ تا ۲۱ ساله در این واحدها، مسئولیت مدیریت پروژههای پیچیده سایبری و تحلیل داده با بودجههای کلان و فشار زمانی شدید را برعهده میگیرند. آنها در محیطی کار میکنند که شکست سریع، یادگیری و کار تیمی منسجم، شروط بقاست.
همانطور که در کتاب “Start-up Nation” تحلیل شده، این افراد پس از اتمام خدمت سربازی، نهتنها با دانش فنی پیشرفته، بلکه با شبکه ارتباطی قدرتمندی از همرزمان سابق خود وارد بازار کار میشوند که هسته اصلی بسیاری از تیمهای استارتاپی را تشکیل میدهد.
ستون دوم: مهندسی فرهنگی برای عدم قطعیت
فرهنگ کسبوکار اسرائیل با چند ویژگی کلیدی تعریف میشود که آن را برای محیطهای پرآشوب بهینه کرده است:
1. “Chutzpah” (جسارت سازنده)
این واژه عبری که ترجمهی دقیقی ندارد، ترکیبی از جسارت، اعتماد به نفس و زیر سوال بردن وضع موجود است. در فرهنگ سازمانی اسرائیل، یک مهندس جوان میتواند به راحتی راهبرد مدیرعامل را به چالش بکشد. این فرهنگ ضدسلسلهمراتبی، چرخه نوآوری و تصمیمگیری را بهشدت تسریع میکند و در شرایط بحرانی که سرعت عمل حیاتی است، به یک مزیت رقابتی تبدیل میشود.
2. تقدیس شکست هوشمند (Celebrating Smart Failure)
در اکوسیستمی که از هر ۱۰ استارتاپ، ۹ تای آن شکست میخورد، نگاه به شکست بهعنوان یک “داده” و یک “فرصت یادگیری” حیاتی است. سرمایهگذاران و کارآفرینان به رزومهی افرادی که یک یا دو بار شکست خوردهاند، با دید مثبتتری نگاه میکنند، زیرا آنها را باتجربهتر و واقعبینتر میدانند.
3. شبکهسازی غیررسمی و فشرده
به دلیل ابعاد کوچک کشور و تجربه مشترک خدمت سربازی، یک شبکه ارتباطی بسیار متراکم و غیررسمی بین فعالان صنعت وجود دارد. این “سرمایه اجتماعی” جریان اطلاعات، استعداد و سرمایه را تسهیل میکند و در مواقع بحران، بهعنوان یک سیستم پشتیبانی سریع عمل میکند.
ستون سوم: راهبردهای عملیاتی برای بقا
شرکتهای اسرائیلی میدانند که ثبات، یک امر لوکس و نایاب است. بنابراین، تابآوری را در ساختار عملیاتی خود تعبیه میکنند:
1. زیرساختهای توزیعشده (Distributed Infrastructure)
وابستگی به یک سرور یا دفتر فیزیکی، یک ریسک غیرقابل قبول است. استفاده گسترده از خدمات ابری جهانی (AWS, Azure, Google Cloud) و داشتن دفاتر تحقیق و توسعه یا فروش در نقاط مختلف جهان (به ویژه آمریکا و اروپا)، تداوم کسبوکار را در صورت وقوع درگیری فیزیکی یا حمله سایبری تضمین میکند.
2. برنامهریزی سناریومحور (Scenario-Based Planning)
هیئت مدیره شرکتهای اسرائیلی بهطور مداوم سناریوهای مختلف بحران را بررسی میکنند: “اگر فرودگاه بنگوریون برای یک ماه بسته شود، چه میکنیم؟”، “اگر یک حمله سایبری گسترده شبکه برق را مختل کند، برنامه B ما چیست؟”. این تمرینات ذهنی، سازمان را برای واکنش سریع و موثر آماده نگه میدارد.
3. تمرکز بر حوزههای ضدشکننده (Anti-Fragile Sectors)
بخش بزرگی از نوآوری اسرائیل در حوزههایی مانند امنیت سایبری (Cybersecurity)، تکنولوژیهای دفاعی (Defense Tech)، و فناوریهای کشاورزی و آبیاری (AgriTech & WaterTech) متمرکز شده است. این حوزهها نهتنها در برابر بحرانها شکننده نیستند، بلکه تقاضا برای آنها در دوران عدمقطعیت افزایش مییابد و بهنوعی از ریسکهای ژئوپلیتیک تغذیه میکنند.
نتیجهگیری: درسهایی برای مدیران، رهبران و صاحبان کسبوکارها
مدل «تابآوری پیشفرض» اسرائیل یک پدیدهی اتفاقی نیست؛ بلکه نتیجهی یک مهندسی هوشمندانهی فرهنگی، ساختاری و راهبردی است. این مدل به ما میآموزد که در دنیای پرآشوب امروز، تابآوری یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت برای بقا و رشد است.
درسهای کلیدی برای رهبران در هر کجای دنیا، از جمله ایران، عبارتند از:
- رهایی از وابستگی جغرافیایی: تا چه حد کسبوکار شما به یک بازار یا جغرافیای واحد وابسته است؟ ذهنیت “اول جهانی” را از همین امروز در راهبرد خود بگنجانید.
- ایجاد فرهنگ چالش و جسارت: آیا سازمان شما فضایی امن برای زیر سوال بردن تصمیمهای مدیران ارشد فراهم میکند؟ چابکی در بحران، از دل همین فرهنگ متولد میشود.
- تبدیل ریسک به مزیت: آیا میتوانید بر حوزههایی تمرکز کنید که نیاز به آنها در شرایط عدمقطعیت افزایش مییابد؟
- برنامهریزی برای شکست: بهجای ترس از بحران، برای آن برنامهریزی کنید. داشتن یک “کتابچه بازی” (Playbook) برای سناریوهای مختلف، تفاوت بین مدیریت بحران، و غرقشدن در آن است.
کپیبرداری کورکورانه از مدل اسرائیل ممکن نیست، زیرا ریشههای عمیق فرهنگی و تاریخی دارد. اما مهندسی معکوس اصول بنیادین آن، میتواند نقشه راهی قدرتمند برای ساختن سازمانهایی باشد که نهتنها از طوفانها جان سالم به در میبرند، بلکه سوار بر موجهای آن، اوج میگیرند.
در نهایت به این نکته اشاره میکنم که نکته حائز اهمیت، چگونگی دستیابی به «تابآوری پیشفرض» است نه کشوری که در این مقاله به آن پرداخته شده است. باید یاد بگیریم که چگونه میتوان در اکوسیستم اقتصادی پرچالش ایران، ارزشهای مانا و پایدار خلق کرد و بیشک یکی از راههای آن، الگوبرداری از نمونههای موفق و بومیسازی راهکارهاست.
منابع اصلی:
- Senor, D., & Singer, S. (2011). Start-up Nation: The Story of Israel’s Economic Miracle. Twelve.
- Geron, T. (2023). Israel’s Tech Sector Shows Resilience Amid Conflict. Harvard Business Review.
- (2023). Global Startup Ecosystem Index Report 2023. https://www.startupblink.com/startup-ecosystem-rankings
- IVC Research Center & Tech Aviv Reports on VC Funding.